مصادف شدن


مترادف مصادف شدن: هم زمان شدن، مقارن شدن، برخورد کردن

معنی انگلیسی:
fall

فرهنگ فارسی

( مصدر ) روبرو شدن برخورد کردن

مترادف ها

coincide (فعل)
مصادف شدن، همزمان بودن، باهم رویدادن، منطبق شدن، در یک زمان اتفاق افتادن

hurtle (فعل)
انداختن، مصادف شدن، خوردن، تصادف کردن، پیچ دادن، پرت کردن

فارسی به عربی

صلیب

پیشنهاد کاربران

در دو معنی بکار رفته است
1 - روبرو شدن، برخورد کردن
2 - همزمان بودن

بپرس