مشکین کردن. [ م ُ / م ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چون مشک خوشبوی ساختن : شیراز مشکین میکندچون ناف آهوی ختن گر باد نوروز از سرش بویی به صحرا می برد.سعدی.