مشکین دهان. [ م ُ / م ِدَ ] ( ص مرکب ) آنکه دهانش بوی مشک دهد : تو عنبرین نفس به سر روضه رسول وز یاد تو ملائکه مشکین دهان شده.خاقانی.و رجوع به مشک شود.