مشکوی

لغت نامه دهخدا

مشکوی. [ م ُ ] ( اِ ) کوشک و آرامگاه بود. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 529 ). || خانه پادشاه. || بتخانه. ( صحاح الفرس ). || نام نوایی و لحنی از موسیقی. ( آنندراج ). رجوع به مشکو شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - حرمسرای شاهان . ۲ - کوشک ۳- بالاخانه .۴- نوایی است از موسیقی قدیم .

پیشنهاد کاربران

نام دیگر شبستان شاه که یک نهاد سیاسی زنانه از هخامنشیان تا قاجار می باشد
به مشکوی زرین کنم شایدت
سر ماه رویان کنم بایدت
فردوسی

بپرس