هرچه جز نورالسموات از خدای آن عزل کن
گر تو را مشکوة دل روشن شد از مصباح لا.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 1 ).
وآنکه زین قندیل کم مشکوة ماست نور را در مرتبت ترتیبهاست.
مولوی ( مثنوی چ خاور ص 91 ).
چشمشان مشکوة دان دلْشان زجاج تافته بر عرش و افلاک این سراج.
مولوی ( مثنوی ایضاً ص 397 ).
رجوع به مشکاة شود.