مشوقه

لغت نامه دهخدا

( مشوقة ) مشوقة. [ م َ ق َ ] ( ع ص ) مشک ایستاده به دیوار. ( منتهی الارب ): قربة مشوقة؛ خیک ایستاده به دیوار. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

کسی که امید وایجاد انگیزه در یک شخص ایجاد میکند. تشویق وترغیب کننده.