[ویکی فقه] مشورت های نظامی پیامبر با ابوبکر (شبهه). مشورت به معنای شوری، رایزنی و شور کردن است، و دین اسلام به مشورت کردن در امور فردی و اجتماعی اهمیت زیادی داده است. بر اساس آیات قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السّلام) رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) همواره با اصحاب خود چه در امور نظامی و چه در دیگر امور دنیوی مشورت می کرد، لذا بر این اساس عده ای مشورت کردن پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) با ابوبکر را فضیلتی برای او شمرده اند. در این جا این مطلب را بررسی می کنیم که آیا صرف مشورت پیامبر با افرادی فضیلتی برای آنها به حساب می آید یا نه؟
بر اساس آیات قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السّلام) رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) همواره با اصحاب خود چه در امور نظامی و چه در دیگر امور دنیوی مشورت می کرد.گاهی در محافل عمومی وقتی با اصحاب خود مشورت می نمود، ابوبکر و عمر نیز حاضر بودند و اظهار نظر می کردند. عده ای با استناد به این اظهار نظرها که حتی مورد توجه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نیز قرار نگرفته است، تلاش می کنند ثابت کنند که ابوبکر و عمر از دیگران برای جانشینی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) شایسته تر بوده اند، در حالیکه این مشورت ها، حتی اگر مورد موافقت رسول خدا نیز قرار می گرفت، فضیلتی را برای طرف مشورت شده ثابت نمی کند، زیرا:اولا: بسیاری از افراد عادی و حتی عده ای از منافقان مانند عبدالله بن ابی که از سران منافقین مدینه به شمار می رفت، مورد مشاوره رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) قرار گرفته اند، بنابراین اگر مشورت دادن فضلیت بود باید در تاریخ از این افراد هم به بزرگی یاد می شد، در حالیکه این گونه نیست.ثانیاً: پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) عقل کل عالم هستی می باشد و با وحی نیز در ارتباط بود، لذا مشورت های آن حضرت به خاطر آزمایش و گاهی برای آموزش اصحابش بوده است نه چیز دیگر.ثالثاً: بر فرض اینکه مشورت دادن فضیلتی را برای مشاور ثابت کند، مشورت دادن ابوبکر وقتی برای او مفید فایده است که به آن عمل شود، در حالیکه تاریخ گواهی می دهد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نه تنها به مشورت ابوبکر عمل نکرده است، بلکه در موارد گوناگون از مشورت او اعراض نموده است.
مشورت های پیامبر با اصحاب بر اساس آیات
بر اساس برخی از آیات قرآن، رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) با اصحاب و یارانش در رابطه با جنگ و سایر امور مربوط به مردم، مشورت می نمود:«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْاَمْرِ فَاِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِین؛
آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.
نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) با وجود داشتن علم لدنی، عصمت، ارتباط با وحی، نیاز به مشورت نداشت، بنابر این در این بخش در صدد بیان علت مشورت نمودن رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) با اصحابشان هستیم:
← آزمایش اصحاب
...
بر اساس آیات قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السّلام) رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) همواره با اصحاب خود چه در امور نظامی و چه در دیگر امور دنیوی مشورت می کرد.گاهی در محافل عمومی وقتی با اصحاب خود مشورت می نمود، ابوبکر و عمر نیز حاضر بودند و اظهار نظر می کردند. عده ای با استناد به این اظهار نظرها که حتی مورد توجه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نیز قرار نگرفته است، تلاش می کنند ثابت کنند که ابوبکر و عمر از دیگران برای جانشینی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) شایسته تر بوده اند، در حالیکه این مشورت ها، حتی اگر مورد موافقت رسول خدا نیز قرار می گرفت، فضیلتی را برای طرف مشورت شده ثابت نمی کند، زیرا:اولا: بسیاری از افراد عادی و حتی عده ای از منافقان مانند عبدالله بن ابی که از سران منافقین مدینه به شمار می رفت، مورد مشاوره رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) قرار گرفته اند، بنابراین اگر مشورت دادن فضلیت بود باید در تاریخ از این افراد هم به بزرگی یاد می شد، در حالیکه این گونه نیست.ثانیاً: پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) عقل کل عالم هستی می باشد و با وحی نیز در ارتباط بود، لذا مشورت های آن حضرت به خاطر آزمایش و گاهی برای آموزش اصحابش بوده است نه چیز دیگر.ثالثاً: بر فرض اینکه مشورت دادن فضیلتی را برای مشاور ثابت کند، مشورت دادن ابوبکر وقتی برای او مفید فایده است که به آن عمل شود، در حالیکه تاریخ گواهی می دهد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نه تنها به مشورت ابوبکر عمل نکرده است، بلکه در موارد گوناگون از مشورت او اعراض نموده است.
مشورت های پیامبر با اصحاب بر اساس آیات
بر اساس برخی از آیات قرآن، رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) با اصحاب و یارانش در رابطه با جنگ و سایر امور مربوط به مردم، مشورت می نمود:«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْاَمْرِ فَاِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِین؛
آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.
نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) با وجود داشتن علم لدنی، عصمت، ارتباط با وحی، نیاز به مشورت نداشت، بنابر این در این بخش در صدد بیان علت مشورت نمودن رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) با اصحابشان هستیم:
← آزمایش اصحاب
...
wikifeqh: شبهه_مشورت های_نظامی_پیامبر_با_ابوبکر