مشهی

/moSahhi/

مترادف مشهی: اشتهاآور، اشتهاانگیز، اشتهازا، شهوت انگیز، شهوت زا

معنی انگلیسی:
appetitive, aphrodisiac, exciting lust, appetizing

لغت نامه دهخدا

مشهی. [ م ُ ش َهَْ هی ] ( ع ص ) آرزودهنده یعنی اشتهاپیداکننده. از تشهیة. ( غیاث ). برخواهان چیزی ، انگیزنده کسی را. ( آنندراج ). برانگیزاننده آرزوی نفس. ( ناظم الاطباء ). آرزوآور. آرزوکش. اشتهاآور. شهوت انگیز. خواهش انگیز. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

برانگیزاننده شهوت، برانگیزنده آرزوی نفس
(اسم ) ۱- بخواهش آورندهبرانگیزانند. شهوت . ۲ - غذایا داروی تولید کنند. میل بغذا.۳- دارویی که موجب ازدیاد قو. باه شود .

فرهنگ عمید

برانگیزانندۀ شهوت، برانگیزندۀ هوای نفس.

مترادف ها

appetite whetting (صفت)
مشهی

appetizing (صفت)
محرک، مشهی، مطبوع طبع، اشتهااور

lust provoking (صفت)
مشهی

lust stimulating (صفت)
مشهی

پیشنهاد کاربران