مشغول الذمه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
کسیکه تعهد خود را بجای نیاورده و دین خود را نپرداخته باشد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
مشغول الذمه: کسی است که ذمه او زیر بار دین و تعهد قانونی و قراردادی است
سلیم
مشغول الذمه: واژه ای اربی ست یعنی کسی که بدهی ای بر گردن دارد، سوار تاکسی شدیم و کرایه را دادیم ولی راننده بقیه پولمان را برنگرداند به او گفتیم مشغول الذمه ای یعنی یک بدهیکاری به گردنت است.
مشغول الذمه: واژه ای اربی ست یعنی کسی که بدهی ای بر گردن دارد، سوار تاکسی شدیم و کرایه را دادیم ولی راننده بقیه پولمان را برنگرداند به او گفتیم مشغول الذمه ای یعنی یک بدهیکاری به گردنت است.
در گویش تاتی مشغول الذمه به مدیون گفته میشود.
در زبان ترکی ( ( شولوزومه ) ) گفته می شود که همان معنی فارسی یعنی به جای نیاوردن دین می باشد
به نظر، من آنطور، که قدیمها می گفتند صحیح تر است ، کسی که گناه دیگران را بر گردن می گیرد یعنی مشمول ( شامل ) ذمه ( گناه ) . مدیون فرق دارد . مدیون در اصل به معنای دین و یا صوابی که دیگران در حق تو کرده اند و تو میخواهی جبران کنی . می گویند دینت را ادا ا کن .
آن کسی است که دین خود را نپرداخته و تعهد را انجام نداده
کسی که وظیفه ی خود را انجام نداده
درکتاب فارسی قدیم میخواندیم مشغول الذمه یعنی به ذمه کسی مشغول بودن بعارتی مثال مدیونت هستم که فلان حرف رانزده یافلان کار رانکرده ام. انکار از بیخ وبن حرفی یاکاری بدون قسم وایه خوردن، چونکه قسم خوردن به مقدسات کار پسندیده ای نیست.
عهده دار