مشتها. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ، اِ ) مرغوب. ( غیاث ) ( آنندراج ). || آرزو. ( غیاث ) ( آنندراج ) : قوم معکوسند اندر مشتهاخاک خوار و آب را کرده رها.مولوی.در مثال و قصه و فال شماست در غم انگیزی شما را مشتهاست.مولوی.و رجوع به مُشتهی شود.