مشته رند. [ م ُ ت َ /ت ِ رَ ] ( اِ مرکب ) آلتی است نجاران را : کردگارا مشته رندی ده جهان را خوش تراش تا کی از قومی که هم ایشان و هم ما تیشه ایم.انوری ( دیوان چ سعید نفیسی ص 435 ).و رجوع به مشت رند و مشت رنده شود.