مشتق گرفتن، فرق قائل شدن، دیفرانسیل تشکیل دادن
مشتق گرفتن
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
پیوستِ دیدگاهِ پیشین:
در راستایِ سره سازی به جایِ واژه یِ " مشتق " و کارواژه یِ " مشتق گرفتن" در صورتِ پیشنهادِ واژه ای بهتر است که از پیشوندِ " وا " بهره گرفته شود؛ چراکه در زبانِ آلمانی نیز به " مشتق گرفتن"، "ableiten" و به "مشتق"، " ableitung" می گویند که دارای تکواژِ پیشوندیِ "ab" می باشند. تکواژِ پیشوندیِ "ab" همان نقشِ کارکردیِ " وا " در زبانِ پارسی را دارد ( برای توضیح بیشتربه زیرواژه یِ " وا" در همین تارنما مراجعه کنید. )
... [مشاهده متن کامل]
ما همواره چیزی را " از " چیزِ دیگر مشتق می گیریم و از همین رو واژگانِ ( مشتق، مشتق گرفتن ) دارایِ نقشِ ( عملگرِ پیشوندیِ "از" ) هستند؛بنابراین از پیشوندِ " وا " بهره می گیریم.
در راستایِ سره سازی به جایِ واژه یِ " مشتق " و کارواژه یِ " مشتق گرفتن" در صورتِ پیشنهادِ واژه ای بهتر است که از پیشوندِ " وا " بهره گرفته شود؛ چراکه در زبانِ آلمانی نیز به " مشتق گرفتن"، "ableiten" و به "مشتق"، " ableitung" می گویند که دارای تکواژِ پیشوندیِ "ab" می باشند. تکواژِ پیشوندیِ "ab" همان نقشِ کارکردیِ " وا " در زبانِ پارسی را دارد ( برای توضیح بیشتربه زیرواژه یِ " وا" در همین تارنما مراجعه کنید. )
... [مشاهده متن کامل]
ما همواره چیزی را " از " چیزِ دیگر مشتق می گیریم و از همین رو واژگانِ ( مشتق، مشتق گرفتن ) دارایِ نقشِ ( عملگرِ پیشوندیِ "از" ) هستند؛بنابراین از پیشوندِ " وا " بهره می گیریم.
برابر پارسی واژگان <<مشتق گرفتن="" و="" مشتق="">> به ویژه در دانش مزداهیک ( ریاضی ) چنین می شود:
مشتق گرفتن= واخنیدن
مشتق= واخنهمشتق>
مشتق گرفتن= واخنیدن
مشتق= واخنهمشتق>