مشتط
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
مُشَتَّط:
١. ستمگر در بازی فرمان ( حُکم )
٢. ستمگر، ستمکار
٣. از - اندازەگذرنده، از - مرزگذر، مرزشکن
۴. ستورِ دوررونده - بەچرا
۵. دورشونده
١. ستمگر در بازی فرمان ( حُکم )
٢. ستمگر، ستمکار
٣. از - اندازەگذرنده، از - مرزگذر، مرزشکن
۴. ستورِ دوررونده - بەچرا
۵. دورشونده