لغت نامه دهخدا
مشتبک. [ م ُ ت َ ب ِ ] ( ع ص ) چیزی بیکدیگر درآمده و درآمیخته و درهم. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). آمیخته و درهم درآمده. و مانند شبکه ساخته شده. ( ناظم الاطباء ): اواصر لحمت و وثایق قربت مستمر و مشتبک شده. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 طهران ص 306 ).
فرهنگ عمید
در آمیخته و در هم در آمده، مانند شبکه.