مشتبه

/moStabeh/

مترادف مشتبه: شبهه زا، شبهه ناک، خطازا، مشکوک، نامعلوم، پوشیده

متضاد مشتبه: معلوم

برابر پارسی: گول خورده

معنی انگلیسی:
dubious, obscure, confused, confusing, erroneous

لغت نامه دهخدا

مشتبه. [ م ُ ت َ ب ِه ْ ] ( ع ص ) مشکل و نامعلوم. درهم. مبهم. مشکوک. پوشیده. در اشتباه. نامعلوم. ( از ناظم الاطباء ). مشکل. ملتبس. کار پوشیده. ( یادداشت به خطمرحوم دهخدا ) : آنگاه گفت که حق آن است که شبهت را بردارد از مشتبه. ( جامع الحکمتین ص 114 ).
حجت خسرو به خصم تیغ بگوید از آنک
حق که نه با حجت است مشتبه و عاطل است.
عماد شهریاری.
|| ( اصطلاح درایه ) حدیثی است که مراجعه کننده در سند آن اشتباه کرده و یکی از روات را دیگری تصور کند مثل اینکه محمدبن احمد را مثلاً احمدبن محمد خیال کرده و یا ابوبصیر یحیی را ابوبصیر لیث پندارد. و این غیر از متشابه است. || شبیه به هم. متشابه : و جنات من أعناب و الزیتون و الرمان مشتبهاً و غیرمتشابه. ( قرآن 99/6 ).

فرهنگ فارسی

پوشیده ومشکل، درهم وبرهم، نامعلوم، دراشتباه
(اسم ) آنکه در اشتباه است : آنگاه مشتبه گفت که حق آنست که شبهت را بر دارد از مشتبه ... توضیح در تداول جملاتی نظیر فلان امر مشتبه شد بصورت اسم مفعول بکار میرود در صورتیکه در عربی نیامده .

فرهنگ معین

(مُ تَ بِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - مبهم ، نامعلوم . ۲ - در اشتباه .
(مُ تَ بَ ) [ ع . ] (اِمف . ) به اشتباه افتاده .

فرهنگ عمید

۱. پوشیده و مشکل، درهم وبرهم، نامعلوم.
۲. دراشتباه.

مترادف ها

dubious (صفت)
مشکوک، مورد شک، مشتبه، نامفهوم

پیشنهاد کاربران

مشتبه: اسم فاعل از اشتباه یعنی اشتباه کننده، دارای اشتباه، دارای شبه، مبهم و نامعلوم
مشتبه: اسم مفعول از اشتباه یعنی اشتباه شده
مشتبِه ( به کسر ب ) اسم فاعل هست به معنای مبهم و اشتباه و پوشیده
مشتبَه ( به فتح ب ) اسم مفعول هست به معنای اشتباه کننده و کسی که به اشتباه افتاده
اشتباه کننده، دچار اشتباه؛ مشتبِه شدن: به اشتباه افتادن
( فارسی یازدهم )
نامعلوم
اشتبا شده
مشتبه، ، به معنای اشتباه کننده یا دچار اشتباه هست.
مشتبه شدن، ، میشه به اشتباه افتادن.
در کنکور سراسری ریاضی ۹۹ تست بوده است.
شِبه، ، ، به معنای مثل و مانند و همسان است.
من تعجب میکنم اینجا به اشتباه معنی شده!!!
کسی که خلاف واقعیت میپندارد
فریب خورده

بپرس