مشت و مال

/moStomAl/

مترادف مشت و مال: ماساژ، مشت مال، تنبیه، گوشمالی، کتک

معنی انگلیسی:
massage, rubdown

لغت نامه دهخدا

مشت و مال. [ م ُ ت ُ ] ( اِ مرکب ) مشتمال. و رجوع به مشتمال و ترکیب های آن شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - مالش با دست کسی یا چیزی را ۲- مالش اندام کسی بمشت ( در حمام و زورخانه ) . ۳ - تنیبه گوشمال . ۴ - ( کشتی ) فنی در کشتی که عبارتست از اینکه حریفان بازو ببازوی هم مالند و مشت زنند .

مترادف ها

massage (اسم)
ماساژ، مشت و مال

فارسی به عربی

تدلیک

پیشنهاد کاربران

ماساژ
برای چند واژه دیگر هم نوشتم. اتیمولوژی زبان فارسی بیشتر به یک جوک شبیه است.
بیشتر ریشه شناسیهای فارسی خنده دار است.
مثلا قورباغه را ببینید، دوستی نوشته بود، حیوانی که قورقور می کند و محتما از غورآوا به قورباغه تغییر شکل داده است!!! .
...
[مشاهده متن کامل]

برای فهم زبان فارسی باید ترکی و لهجه های آن را بلد بود.
گول باغا ( قورباغه ) ، سوباغا، کاپلوم باغا ( لاک پشت ) ، توس باغا ( سوسک سیاه بزگ ) و. . .
باغا در ترکی یعنی خزنده، از نوعی که دارای دست و پا است، نه مثل مار و. . .
ولی مشت مال:
Muştalama ( مُشتالاما )
یعنی مشت زدن، چه در معنی نزاع چه در معنی کوبیدن با مشت برای ماساژ. . . .
لاما در ترکی پسوندی است، یعنی عمل کردن
مثلا
اویالاما ( لفت دادن و بازی کردن ) ، ساکلاما ( نگه داشتن و پنهان کردن ) و. . .

بپرس