زبانزد یا فرواژه ی [مشت را تو رفتن]، گواژه ( کنایه ) از وادادن و کوتاه آمدن و یا رها کردن چیزی از روی نبود توانایی در بدست آوردن آن است.
در جایی که شخص یا گروهی پس از چندگاهی پایداری و ستیزه، سرانجام در برابر فشار یا ترساندن یا دشواریها، پایداری خود را از دست داده کنار می کشد و یا گردن می نهد.
... [مشاهده متن کامل]
:
او پس از ساعتها کشمکش، در پایان مشت را تو رفت و کوتاه آمد و دیدگاه آنها را پذیرفت .
در جایی که شخص یا گروهی پس از چندگاهی پایداری و ستیزه، سرانجام در برابر فشار یا ترساندن یا دشواریها، پایداری خود را از دست داده کنار می کشد و یا گردن می نهد.
... [مشاهده متن کامل]
:
او پس از ساعتها کشمکش، در پایان مشت را تو رفت و کوتاه آمد و دیدگاه آنها را پذیرفت .