مشبه به
/moSabbahonbeh/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
تشبیه کرده شده به او آنچه یا آنکه چیزی یا کسی را بدان تشبیه کنند
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
به : به او
مشبه : شبیه شده
بنابراین مشبه به : شبیه شده به او
کدام او؟کسی یا چیزی
مشبه : شبیه شده
بنابراین مشبه به : شبیه شده به او
کدام او؟کسی یا چیزی
مثل قران مثل رود روان
مشبه به : مانسته
دکتر کزازی واژه ی " مانسته " را در نوشته های خود به جای " مشبه به" بکار برده است.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۴۴.
دکتر کزازی واژه ی " مانسته " را در نوشته های خود به جای " مشبه به" بکار برده است.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۴۴.