مشایع

/moSAye~/

معنی انگلیسی:
accompaniment, chaperon, chaperone, escort, follower

لغت نامه دهخدا

مشایع. [ م ُ ی ِ ] ( ع ص ) لاحق و پس آینده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کسی که از دنبال دیگری رود . ۲ - کسی که بدنبال مسافر رود بدرقه کننده جمع : مشایعین .

فرهنگ معین

(مُ یِ ) [ ع . ] (اِفا. ) بدرقه کننده ، ج . مشایعان .

فرهنگ عمید

۱. کسی که از دنبال بیاید.
۲. کسی که به بدرقۀ مسافر برود، بدرقه کننده.

پیشنهاد کاربران

بپرس