مشاهره
مترادف مشاهره: مشاهرت، حقوق، ماهیانه، شهریه، مقرری ماهیانه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- مشاهره کردن ؛ مقرر ساختن مزد ماهانه : پسر بوعلی بوالحسن به ری افتاده بود نزد فخرالدوله و سخت نیکو میداشتند هر ماهی پنج هزار درم مشاهره کرده. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 205 ). امیر محمود فرمود تا وی را مشاهره کردند هر ماهی پنج هزار درم. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 243 ).
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) اجیر کردن شخصی با پرداخت دستمزد ماهانه . ۲ - ( اسم ) اجرت ماهیانه شهریه : و در آن روزگار حساب برگرفته آمد مشاهر. همگان هر ماهی هفتاد هزار درم بود . جمع : مشاهرات .
ماهیانه کردن ماه بماه چیزی دادن و ماهیانه
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید