مشاهره


مترادف مشاهره: مشاهرت، حقوق، ماهیانه، شهریه، مقرری ماهیانه

معنی انگلیسی:
monthly payment

لغت نامه دهخدا

مشاهره. [ م ُ هََ / هَِ رَ / رِ ] ( از ع ، اِ ) در ماهه و ماهیانه و ماهانه و مواجب و انعامی که ماه به ماه به کسی میدهند. ( ناظم الاطباء ). اجرت ماهیانه. شهریه. ماهانه. ماهیانه. ماه واره. مقابل میاومه و مسانهة. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : ودر آن روزگار حساب برگرفته آمد مشاهره همگان هر ماهی هفتادهزار درم بود... و دبیرانی که به نوی درآمده بودند و مشاهره نداشتند. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 146 ). که چون که بی صلت و مشاهره این چنین قصیده گفت تواند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 387 ). ذکر مال مشاهره به قم که آن را به اصطلاح اهل قم ماهیانه گویند. ( تاریخ قم ص 164 ). صاحبدلی بر او بگذشت ، گفت : تو را مشاهره چند است ؟ گفت : هیچ. ( گلستان ، کلیات چ مصفا ص 86 ).
- مشاهره کردن ؛ مقرر ساختن مزد ماهانه : پسر بوعلی بوالحسن به ری افتاده بود نزد فخرالدوله و سخت نیکو میداشتند هر ماهی پنج هزار درم مشاهره کرده. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 205 ). امیر محمود فرمود تا وی را مشاهره کردند هر ماهی پنج هزار درم. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 243 ).

فرهنگ فارسی

کسی رابادستمزدماهانه اجیرکردن، اجرت ماهانه قراردادن ، اجرت ماهیانه، شهریه
۱ - ( مصدر ) اجیر کردن شخصی با پرداخت دستمزد ماهانه . ۲ - ( اسم ) اجرت ماهیانه شهریه : و در آن روزگار حساب برگرفته آمد مشاهر. همگان هر ماهی هفتاد هزار درم بود . جمع : مشاهرات .
ماهیانه کردن ماه بماه چیزی دادن و ماهیانه

فرهنگ معین

(مُ هَ رَ یا رِ ) [ ع . مشاهرة ] (مص م . ) ۱ - کسی را به مزدوری گرفتن . ۲ - مقرری ، ماهیانه .

فرهنگ عمید

اجرت ماهیانه، شهریه.

پیشنهاد کاربران

بپرس