دیکشنری
مترجم
بپرس
مشاهده کننده
/moSAhedekonande/
دنبال کنید
مترادف ها
observer
(اسم)
مشاهده کننده، پیرو رسوم خاص
فارسی به عربی
مراقب
پیشنهاد کاربران
دیدگر، دیده بان، بیننده
بررسی کننده، بیننده
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها