مشاقه
لغت نامه دهخدا
مشاقة. [ م ُ ق َ ] ( ع اِ ) ( از «م ش ق » ) آنچه ازموی و کتان و مانند آن به شانه برافتد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آنچه دراز و خالص گردد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید