مشاعره

/moSA~ere/

مترادف مشاعره: مسابقه شعرخوانی

برابر پارسی: چامه خوا نی

معنی انگلیسی:
capping verses, poetical contest

لغت نامه دهخدا

( مشاعرة ) مشاعرة. [ م ُ ع َ رَ ] ( ع مص ) نبرد کردن به شعر با هم. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). با کسی به شعر نبرد کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) ( مجمل اللغة ). با هم شعر خواندن. ( غیاث ). با یکدیگر شعر خواندن تا که بیشتر داند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). ج ، مشاعرات. ( فرهنگ فارسی معین ). || در جامه شعار خوابیدن با کسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). با کسی در یک جامه خفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). در جامه شعار خوابیدن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

واندن اشعاردرمقابل یکدیگربه طریق مسابقه که کدامیک بیشترشعرازبرداردیابهترمی خواند
( مصدر ) مسابقه کردن در شعر خواندن از بر .

فرهنگ معین

(مُ عَ رَ یا رِ ) [ ع . مشاعرة ] (مص ل . ) مسابقة شعرخوانی ، خواندن اشعار در مقابل یکدیگر به طریق مسابقه .

فرهنگ عمید

۱. با هم شعر خواندن.
۲. خواندن اشعار در مقابل یکدیگر به طریق مسابقه که کدام یک بیشتر شعر از بر دارد یا بهتر می خواند.

دانشنامه آزاد فارسی

مُشاعره
در اصطلاح، نوعی مسابقۀ از بَرخواندن شعر، میان دو یا چند نفر. مشاعره بدین صورت است که شخصی بیتی را از بَر می خواند و شخص دوم باید بیتی را بخواند که حرف اول آن بیت، حرف آخر بیتی باشد که شخص اول خوانده است. آن گاه، اگر بیش از دو نفر باشند، شخص سوم به همان ترتیب بیتی می خواند که مصرع اول آن با حرف آخرِ مصراع دومِ بیتی که نفر دوم خوانده است، آغاز می شود و الی آخر. بدین سان شعرخوانی ادامه می یابد، تا آن جا که مشاعره کنندگان از خواندن بازبمانند و از دور بیرون بروند. سرانجام شخصی که توانسته باشد تا حذف رقبا به شعرخوانی ادامه دهد، برندۀ مشاعره است. در مشاعره هیچ بیتی نباید تکرار شود. مشاعره انواع گوناگونی دارد: التزام به موضوع یا کلمه ای، از بَرخواندن اشعاری که معنای آن ها در پاسخ به یکدیگر باشد، و نیز مبادلۀ شعر میان دو شاعر. مشاعره از گذشته تاکنون از سرگرمی های رایج در میان فارسی زبانان بوده، و امروزه نیز در برخی محافل خصوصی و ادبی متداول است.

پیشنهاد کاربران

هم سرودی. بیته.
مشاعره
چاماورد
چامه آورد
چامه ( شعر ) و آورد ( مسابقه )
مشاعره: همتای پارسی این واژه ی عربی این است:
آویگایت āvigāyt که از پیشوند سغدی آو ( هم، باهم ) و میاوند ایی و گایت ( شعر ) که در سنسکریت گایتره gāytra می باشد.
مُشاعِره: نوعی بازی یا مسابقه ی شعرخوانی از حافظه است بین دو یا چند نفر؛ شعرهایی را که مشاعره کنندگان می خوانند، ممکن است سروده های فی البداهه خودشان باشد و یا اشعارِ دیگر شاعران؛ به این نحو که دو یا بیش از دو نفر در آن شرکت می کنند و نفر اوّل یک بیت شعر از حافظه می خواند و نفر دوّم نیز از حافظه بیتی را می خواند که باید اوّلین حرف آن بیت با آخرین حرفِ بیتِ شعری که شخصِ قبلی خوانده است، آغاز شود و اگر نفر سوّم و چهارمی باشد به همان ترتیب پیش می روند و یا به این روش که طرفی یک بیت شعر می خواند و طرف دیگر باید یک بیت شعر دقیقاً در همان مضمون بخواند و یا اینکه یک نفر در مقامِ داور بین مشاعره کنندگان قرار می گیرد و به ترتیب واژه ای را به یک مشاعره کننده و واژه ی متفاوتی را به یک مشاعره کننده ی دیگر می دهد و ایشان هر یک باید بیتی بخوانند که آن واژه در آن بیت به کار رفته باشد و بدین نحو ادامه می دهند تا اینکه یکی از ایشان شعری برای خواندن نداشته باشد و در نتیجه دیگری برنده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

شایان ذکر است که خودِ واژه ی ( مُشاعَره ) از همان واژه ی ( شِعر ) اشتقاق شده است و عربی است.

مسابقه شعر خوانی، از بر خواندن شعر در موضوع های مشخص ویا خواندن بیت های که با حرفی معین آغاز شود
ازفارسی ب لاتینی
خواندن شعر مولوی ای خوش منادی های تو درباغ شادی های تو

( مشاعره ) مصدر باب مفاعله به معنای مشارکت و شریک شدن دو نفر در شعر گفتن است. و کلمه شاعر اسم فاعل و از ریشه شَعَر به معنای مُو دلیل نامیدن این اسم برای شاعر به این دلیل است چون شاعر امور پنهانی و امور
...
[مشاهده متن کامل]
نازکی که محتاج به دقت بیشتر و ظرافت هر چه تمام تر است را برای مردم در معرض دید قرار می دهد همان طور که مو ریز و نازک است و نیاز به دقت بیشتر و ظرافت هر هرچه تمام تر دارد تا برای مردم نمایان شود.

همسـُرایی

بپرس