مشاعر

/maSA~er/

مترادف مشاعر: حواس، شعور، مشعرها

لغت نامه دهخدا

مشاعر. [ م َ ع ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مَشعر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || حواس. ( اقرب الموارد ). حواس پنجگانه ظاهری و حواس باطنی. ( ناظم الاطباء ).
- مشاعرالحج ؛ معالمه الظاهرة للحواس. علامتهای حج که بر حواس ظهور داشته باشد. ( از محیط المحیط ).

مشاعر. [ م ُ ع ِ ] ( ع ص ) شعرگوینده و شاعر پست. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به متشاعر شود.

فرهنگ فارسی

جمع مشعر
(اسم ) جمع مشعر : ۱ - حواس . ۲ - جاهای عبادت حاجیان . ۳- جاهای قربانی کردن .
شعر گوینده و شاعر پست

فرهنگ معین

(مَ عِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ مشعر. ۱ - حواس . ۲ - جاهای عبادت حاجیان . ۳ - جاهای قربانی کردن .

فرهنگ عمید

= مشعر

دانشنامه آزاد فارسی

مشاعر (المشاعر). مَشاعِر (المَشاعِر)
کتابی به عربی، در بیان حکمت متعالیه، تألیف ملاصدرا. کتاب در دو بخش کلّی مباحث امور عامه و مباحث الهیات به معنی اخص تدوین یافته است. این اثر از کتب مهم درسی بوده است و کسانی چون محمدجعفر لاهیجانی، میرزا احمد اردکانی، محمد دنبلی، محمد شهدادی، محمدباقر همدانی، محمدباقر یزدی، محمد خلخالی، شیخ احمد احسایی و دیگران، به آن شرح ها و تعلیقه هایی نوشته اند. ظاهراً نخستین بار بدیع الملک میرزا عمادالدوله آن را به فارسی ترجمه و شرح کرد و شرح فارسی خود را عمادالحکمه نامید. المشاعر افزون بر چاپ سنگی (۱۳۱۵ق)، با حواشی هانری کُربن به همراه عمادالحکمه و ترجمه ای فرانسوی چاپ شده است (تهران، ۱۳۴۲ش).

پیشنهاد کاربران

مشاعر: حواس ظاهری وباطنی
از معانی دیگر مشاعر ، احساسات می باشد
در مباحث اهلیت در حقوق در تشریع مجنون بیان می شود مجنون کسی است رفتارواقدمات او عقلانی نیست یا اختلال مشاعر دارد یعنی قدرت شعور وتشخیص رو ندارد
در مباحث اهلیت در حقوق در تشریع مجنون بیان می شود. مجنون کسی است که رفتارها وواقدماتش غیر عقلانی است یا اختلال مشاعر دارد قدرت شعور وتشخیص رو ندارد
مورد استعمال کلمه شعور محسوسات است ، نه معقولات و به همین جهت حواس ظاهرى را مشاعر می گویند.
حواس
حال و حواس
عقل
شعور
توان تمیز
تشخیص

بپرس