مشائن

لغت نامه دهخدا

مشائن. [ م َ ءِ ] ( ع اِ ) ( از «ش ی ن » ) عیبها. ج ِمشان. ( از منتهی الارب ). معایب. عیبها. چیزهای قبیح.( از ناظم الاطباء ). مشاین. معایب. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

عیبها معایب و عیبها و چیزهای قبیح

پیشنهاد کاربران

عیوب. . .
انچه قبح باشد. . .
_________
نیست توان چشم بستن،
بنفسه
برمشائن. .
ز درد فقرا عنوان قدرت بهره جستن. . .

بپرس