آیین مسیحیت از سدهٔ نخست میلادی وارد ایران شد و به تدریج گروهی از مردم ایران به این دین گرایش پیدا کردند. با به رسمیت شناخته شدن مسیحیت در امپراتوری روم و به دنبال آن پیش آمدن درگیری هایی میان ایران و روم، ایرانی های مسیحی به سبب متهم شدن به طرفداری از روم دچار آزار و اذیت دولت و روحانیون زرتشتی شدند. پس از رواج تفکرات نستوریوس و مخالفت کلیسای روم با تفکرات وی، مسیحی های ایران به حمایت از مسیحیت نستوری برخاسته و آن را به عنوان دین مسیحی های ایرانی پذیرفتند و به این ترتیب خود را از مسیحی های روم جدا کردند. مسیحیت نستوری به تدریج رنگ و بوی ایرانی گرفت و با حمایت ایرانی ها به سمت سرزمین های شرقی گسترش پیدا کرد. در اواخر دوره ساسانی و با درخواست یزدگرد سوم، دربار چین به ایرانی های مسیحی پناه داده و مسیحیت نستوری را به رسمیت شناخت.
... [مشاهده متن کامل]
گروه بین المللی حقوق اقلیت ( MRG ) مسیحیان ایرانی را به دو گروه تقسیم کرد: مسیحیان «قومی» که شامل ارمنی ها، آشوری ها و کلدانی ها می شود و مسیحیان «غیر قومی»، شامل ایرانی هایی که پیرو هریک از فرقه های مسیحی هستند. طبق آمار تا سال ۲۰۲۰ میلادی، تنها ۲۰ کلیسای رسمی در ایران وجود دارد و از ۱۳۰ هزار تا ۱ میلیون مسیحی در ایران زندگی می کنند.
دین مسیح زمانی ظهور کرد که در ایران اشکانیان و در غرب امپراتوری روم حکمرانی می کردند. کانون اصلی مسیحیت در قلمرو امپراتوری روم قرار داشت. مبلغان مسیحی به تدریج عقاید خود را در مناطق مجاور رواج داده و کلیساهایی را نیز بنا کردند. سرزمین های شرقی امپراتوری روم یکی از اهداف تبلیغی مبلغان مسیحی بودند و در این زمینه به موفقیت هایی نیز دست یافتند. آن ها توانستند در برخی از شهرهای ایرانی جوامع مسیحی را تشکیل داده و البته کوچ دادن اسیران مسیحی به درون مرزهای ایران توسط شاهنشاهان ساسانی نیز در شکل گیری هر چه بیشتر این جوامع نقش مؤثری داشت. تا زمانی که شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری روم اختلافی با هم نداشتند، جوامع مسیحی ایرانی نیز زندگی آرامی داشتند. ولی به محض بروز نبرد میان این دو قدرت بزرگ جوامع مسیحی نیز مورد سوء ظن واقع شده و دچار آزار و تعقیب می شدند از آن جا که نبردهای ایران و روم پایانی نداشت، جوامع مسیحی تصمیم گرفتند تا راه خود را از مسیحیان روم جدا کنند.
درست همزمان با این رویدادها تفکر جدیدی در زمینهٔ عقاید مسیحی در شهر ادسا مطرح شد که بعدها به نام حامی آن نستوریوس به مسیحیت نستوری معروف شد. جوامع مسیحی ایرانی که بیشتر تحت نفوذ تفکرات مسیحی ادسا و سپس نصیبین بودند نیز طبیعتاً پیروان همین تفکر شدند؛ بنابراین به تدریج مسیحیت نستوری به عقیدهٔ غالب در میان مسیحیان ایران تبدیل شد و رهبران مسیحی نیز در شوراهایی که برقرار کردند، مسیحیت نستوری را به عنوان مذهب رسمی مسیحیان ایران انتخاب کردند. با توجه به سیاست تبلیغی مبلغان مسیحی این مذهب در میان طبقات اشراف، درباری ها، بازرگان ها و حتی برخی شاهزادگان ساسانی رواج پیدا کرد. افزون بر آن تعدادی از زنان پادشاهان ساسانی نیز همین مذهب را داشتند. در اواخر دوره ساسانی شمار مسیحیان در دربار ساسانی افزایش یافته و این که یزدگرد سوم یک فرستاده مسیحی را به دربار امپراتور تای زونگ فرستاد خود بیانگر همین نکته است. چین به واسطهٔ روابط فرهنگی و دوستانه ای که با ایران داشت، ایرانی های نستوری مذهبی را که به آنجا می رفتند به خوبی پذیرفته و حتی به آن ها اجازهٔ بنای کلیسا و انجام اعمال مذهبی خود را به صورت آزادانه می داد.
... [مشاهده متن کامل]
گروه بین المللی حقوق اقلیت ( MRG ) مسیحیان ایرانی را به دو گروه تقسیم کرد: مسیحیان «قومی» که شامل ارمنی ها، آشوری ها و کلدانی ها می شود و مسیحیان «غیر قومی»، شامل ایرانی هایی که پیرو هریک از فرقه های مسیحی هستند. طبق آمار تا سال ۲۰۲۰ میلادی، تنها ۲۰ کلیسای رسمی در ایران وجود دارد و از ۱۳۰ هزار تا ۱ میلیون مسیحی در ایران زندگی می کنند.
دین مسیح زمانی ظهور کرد که در ایران اشکانیان و در غرب امپراتوری روم حکمرانی می کردند. کانون اصلی مسیحیت در قلمرو امپراتوری روم قرار داشت. مبلغان مسیحی به تدریج عقاید خود را در مناطق مجاور رواج داده و کلیساهایی را نیز بنا کردند. سرزمین های شرقی امپراتوری روم یکی از اهداف تبلیغی مبلغان مسیحی بودند و در این زمینه به موفقیت هایی نیز دست یافتند. آن ها توانستند در برخی از شهرهای ایرانی جوامع مسیحی را تشکیل داده و البته کوچ دادن اسیران مسیحی به درون مرزهای ایران توسط شاهنشاهان ساسانی نیز در شکل گیری هر چه بیشتر این جوامع نقش مؤثری داشت. تا زمانی که شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری روم اختلافی با هم نداشتند، جوامع مسیحی ایرانی نیز زندگی آرامی داشتند. ولی به محض بروز نبرد میان این دو قدرت بزرگ جوامع مسیحی نیز مورد سوء ظن واقع شده و دچار آزار و تعقیب می شدند از آن جا که نبردهای ایران و روم پایانی نداشت، جوامع مسیحی تصمیم گرفتند تا راه خود را از مسیحیان روم جدا کنند.
درست همزمان با این رویدادها تفکر جدیدی در زمینهٔ عقاید مسیحی در شهر ادسا مطرح شد که بعدها به نام حامی آن نستوریوس به مسیحیت نستوری معروف شد. جوامع مسیحی ایرانی که بیشتر تحت نفوذ تفکرات مسیحی ادسا و سپس نصیبین بودند نیز طبیعتاً پیروان همین تفکر شدند؛ بنابراین به تدریج مسیحیت نستوری به عقیدهٔ غالب در میان مسیحیان ایران تبدیل شد و رهبران مسیحی نیز در شوراهایی که برقرار کردند، مسیحیت نستوری را به عنوان مذهب رسمی مسیحیان ایران انتخاب کردند. با توجه به سیاست تبلیغی مبلغان مسیحی این مذهب در میان طبقات اشراف، درباری ها، بازرگان ها و حتی برخی شاهزادگان ساسانی رواج پیدا کرد. افزون بر آن تعدادی از زنان پادشاهان ساسانی نیز همین مذهب را داشتند. در اواخر دوره ساسانی شمار مسیحیان در دربار ساسانی افزایش یافته و این که یزدگرد سوم یک فرستاده مسیحی را به دربار امپراتور تای زونگ فرستاد خود بیانگر همین نکته است. چین به واسطهٔ روابط فرهنگی و دوستانه ای که با ایران داشت، ایرانی های نستوری مذهبی را که به آنجا می رفتند به خوبی پذیرفته و حتی به آن ها اجازهٔ بنای کلیسا و انجام اعمال مذهبی خود را به صورت آزادانه می داد.