مسکی

لغت نامه دهخدا

مسکی. [ م ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به مسک و معامله آن. ( از الانساب سمعانی ). || مشکی. سیاه. برنگ مشک : ولها [ لقراصیا ] ثمرشبیه بالعنب مدور یتدلی من شی ً شبیه بالخیوط الخضر... و لونه یکون أولا أحمر ثُم یکون مسکیا و منه مایکون أسود. ( ابن البیطار ).

فرهنگ فارسی

برنگ سیاه

گویش مازنی

/masseki/ پرچانه - سقز – آدامس ۳الکی خوش

دانشنامه عمومی

مسکی، روستایی در دهستان اسماعیل چات بخش مرکزی شهرستان زرآباد در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۵۶ نفر ( ۱۳ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس مسکی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

مسکی؛ با فتحه «م» و کسره «س»؛ نگاه کنید به مسک.

بپرس