مسکوت
/maskut/
مترادف مسکوت: خاموش، بی صدا، ساکت، موقوف گذاشته، سکوت شده، متوقف شده، رهاشده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- مسکوت عنه ؛ چیزی که سزاوار خاموشی بود، و نگفتنی. ( ناظم الاطباء ).
- مسکوت گذاشتن مطلبی ؛ از آن سخن نگفتن. نخواستن که مطرح شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) خاموش شده
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
خاموش
سکوت کردن. درسکوت ماندن
در معنی حقوقی یعنی سکوت حکم مصرح ( مشخص ) درقانون. که تحت عنوان مسکوت الحکم است. که در روش تفسیر قیاسی قوانین مورد استفاده قرار میگیرد.
سرپوش گذاشتن