مسکوب
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مَّسْکُوبٍ: دائما در جریان و قطع نشدنی
ریشه کلمه:
سکب (۱ بار)
«مَسْکُوب» از مادّه «سکب» (بر وزن کبک) در اصل به معنای «ریزش» است; و از آنجا که ریزش آب از بالا به پایین، به صورت آبشار، بهترین مناظر را ایجاد می کند ، زمزمه های آن گوش جان را نوازش می دهد، و منظره آن چشم را فروغ می بخشد. این امر یکی از مواهب بهشتیان قرار داده شده است.
زیختن و ریخته شدن. . یعنی اصحاب یمین در سایه و همیشه و در کنار آب روان اند در المیزان آمده: گفتهاند ظلّ ممدوه سایهای است که آفتاب آن را نبرد آن باقی و پیوسته جاری باشد. این کلمه فقط یکبار در قرآن آمده است.
ریشه کلمه:
سکب (۱ بار)
«مَسْکُوب» از مادّه «سکب» (بر وزن کبک) در اصل به معنای «ریزش» است; و از آنجا که ریزش آب از بالا به پایین، به صورت آبشار، بهترین مناظر را ایجاد می کند ، زمزمه های آن گوش جان را نوازش می دهد، و منظره آن چشم را فروغ می بخشد. این امر یکی از مواهب بهشتیان قرار داده شده است.
زیختن و ریخته شدن. . یعنی اصحاب یمین در سایه و همیشه و در کنار آب روان اند در المیزان آمده: گفتهاند ظلّ ممدوه سایهای است که آفتاب آن را نبرد آن باقی و پیوسته جاری باشد. این کلمه فقط یکبار در قرآن آمده است.
wikialkb: مَسْکُوب
پیشنهاد کاربران
دکتر محمد رضا مسکوب گرگانی یادش بخیر
انسان خوبی بود اصالتا بابلی بود
ولادت ۱۳۰۲
وفات ۱۳۶۲
درمراسم تشیع جنازه اش تقریبا همه گرگان امدند
خدایش رحمت کند
انسان خوبی بود اصالتا بابلی بود
ولادت ۱۳۰۲
وفات ۱۳۶۲
درمراسم تشیع جنازه اش تقریبا همه گرگان امدند
خدایش رحمت کند