مسکن داشتن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) منزل داشتن سکنی داشتن : دلم را مشکن و دریا مینداز که دارد در سر زلف تو مسکن . ( حافظ )

مترادف ها

reside (فعل)
ساکن شدن، ساکن بودن، سکونت کردن، مستقر بودن، اقامت داشتن، مسکن داشتن، مقیم شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس