مسومین

لغت نامه دهخدا

مسومین. [ م ُ س َوْ وِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مسوّم ( در حالت نصبی و جری ). رجوع به مسوم شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُسَوِّمِینَ: نشاندارها
ریشه کلمه:
سوم (۱۵ بار)

پیشنهاد کاربران

بَلَی إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَیَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُسَوِّمِینَ ﴿۱۲۵﴾آرى اگر صبر کنید و پرهیزگارى نمایید و با همین جوش [و خروش] بر شما بتازند همانگاه پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار یارى خواهد کرد ( ۱۲۵ )

بپرس