مسومه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مُّسَوَّمَةً: نشاندار- چهار پایی که آزادانه در مراتع می چرد ونیازی به اینکه برای علوفه بریزند، ندارد(کلمه مسومه که از ماده(س،و،م) گرفته شده ، به معنای چریدن حیوان است ، گفته میشود : سامت الأبل یعنی شتر براه افتاده تا برود و در صحرا بچرد ، و این گونه حیوانات را که ...
ریشه کلمه:
سوم (۱۵ بار)
ریشه کلمه:
سوم (۱۵ بار)
wikialkb: مُسَوّمَة
پیشنهاد کاربران
کلمه ( مسومه ) که از ماده ( سین ) ، و ( واو ) ، ( میم ) گرفته شده ، به معنای چریدن حیوان است ، گفته می شود: ( سامت الابل ) یعنی شتر براه افتاده تا برود و در صحرا بچرد، و این گونه حیوانات را که علف از خانه نمی خواهند ( سائمه ) می گویند .
... [مشاهده متن کامل]
کلمه ( مسومه ) اسم مفعول از باب ( تسویم ) تفعیل است و تسویم به معنای این است که چیزی را با سیمایی ، علامتگذاری کنی . ( ترجمه تفسیر المیزان )
... [مشاهده متن کامل]
کلمه ( مسومه ) اسم مفعول از باب ( تسویم ) تفعیل است و تسویم به معنای این است که چیزی را با سیمایی ، علامتگذاری کنی . ( ترجمه تفسیر المیزان )