( مسوفة ) مسوفة. [ م ُ س َوْ وِ ف َ ] ( ع ص )تأنیث مسوف. || چاهی که قریب است که آب دهد. ( منتهی الارب ). چاهی که نزدیک به آب دادن باشد. ( ناظم الاطباء ). || چاهی که آبش ناگوارد و ناخوش و بدبو باشد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || زن نافرمان که اطاعت شوهر نکند و به «سوف أفعل » وقت گذارد و تن درندهد. الحدیث : لعن اﷲ المسوفة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).