مسه
لغت نامه دهخدا
- مسه آغو ؛ چکشی است که کف آن محدب است. ( فرهنگ نظام ).
- مسه چهارسو ؛ چکش چهارپهلو است. ( فرهنگ نظام ).
- مسه هوله ؛ قسمی از چکش چهارپهلو است. ( فرهنگ نظام ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مَسَّهُ: به او رسید - با او تماس پیدا کرد (کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است)
ریشه کلمه:
مسس (۶۱ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
ریشه کلمه:
مسس (۶۱ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
wikialkb: مَسّه
دانشنامه عمومی
مسه ( به عربی: مسة ) یک منطقهٔ مسکونی در لیبی است که در استان جبل الاخضر واقع شده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: مسه
پیشنهاد کاربران
به ضم م و تشدید س. دستۀ چیزی. مانند مسّۀ قوری در گویش کازرونی ( ع. ش )