مسندالیه
/mosnadol~elayh/
مترادف مسندالیه: نهاد
متضاد مسندالیه: مسند، گزاره
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- مسندالیه مفعولی ؛ ممکن است که یک کلمه در یک جمله چنان واقع شود که نسبت به یک قسمت از جمله مسندٌالیه و نسبت به قسمت دیگر مفعول باشد، به عبارت دیگر یک لفظ هم به حالت مفعول باشد و هم به حالت مسندٌالیه. این گونه ترکیب از خواص جمله بندی زبان فارسی است و آن را مسندٌالیه مفعولی یا مبتدای مفعولی اصطلاح کرده اند، مانند: «آن را که خدای خوار کردارجمند نشود» کلمه «آن را» نسبت به «ارجمند نشود» فاعل و مسندٌالیه و نسبت به «خوار کرد» مفعول صریح است. ( همائی ، مجله فرهنگستان سال 1 شماره 3 ص 44 ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
مُسْنَدٌاِلَیْه
نهادِ جملۀ اسنادی (ربطی) که اسم یا گروه اسمی است که مسند به آن نسبت داده می شود. مثلِ «ایران» در جملۀ «ایران دارای هزاران عنصر فرهنگی است که آن را از گزند حوادث تاریخ در امان می دارد». ممکن است به طور عام به هر نهادی مسندالیه بگویند.
نهادِ جملۀ اسنادی (ربطی) که اسم یا گروه اسمی است که مسند به آن نسبت داده می شود. مثلِ «ایران» در جملۀ «ایران دارای هزاران عنصر فرهنگی است که آن را از گزند حوادث تاریخ در امان می دارد». ممکن است به طور عام به هر نهادی مسندالیه بگویند.
wikijoo: مسندالیه
پیشنهاد کاربران
داشت:مسند .
داشته:مسندالیه.
داشتی:مسند به.
داشت قَدی: مسند مجازی.
داشتِ داشتی:مسند حقیقی.
داشته:مسندالیه.
داشتی:مسند به.
داشت قَدی: مسند مجازی.
داشتِ داشتی:مسند حقیقی.
مسندالیه: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
اودیشیا udishyA ( سنسکریت: uddeśaya ) .
اودیشیا udishyA ( سنسکریت: uddeśaya ) .
مسندالیه : نهاد در جمله ای که فعل ربطی دارد
مسند الیه در لغت به معنی نهاد است نهاد یعنی کننده کار یعنی کسی که کاری میکنددرجمله درباره او گفته می شود زهره سفره را جمع کرد
مُسنَدٌ اِلیه: چیزی که نسبتی به آن داده شده. آنچه که صفتی به آن اطلاق شده. این اصطلاح همردیف با موصوف است. مثلا؛�این گل قشنگ است، � مسند الیه این جمله لغت گل میباشد.
یعنی کسی که کاری میکند مانند زهرا اب خورد مسند اله مساوی زهرت
مسند الیه یعنی کسی که کاری میکند و در جمله درباره ی او گفته میشود مانند زهارا سفره را جمع کرد
نهاد یعنی کننده ی کار یعنی کسی که کاری را انجام میدهد و معمولا در ابتدای جمله می آید و کاری را مرتکب میشود
مسند الیه در لغت به معنی نهاد است. . . . . . . اما این گونه به کلماتی گفته می شود کهیعنی کسی یا چیزی که فعل به ان نسبت داده شود مانند زهرا مریض است . . . . . . زهرا به معنی مسند الیه یا نهاد . . . . . . . مریض به معنی مسند و است به معنی فعل اسنادی است
مسندالیه یعنی کسی یاچیزی که فعل به ان نسبت داده شود مثل هوا روشن است
مسند و مسند علیه کیلیپ آموزنده
نهاد، یعنی بخشی از جمله یا رسته که فعل جمله به آن استناد می شود ، حال سند چه در ایجاب و انجام و مثبت است و چه در رد، سلب، منفی و نهی آن مستند گردد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)