مسمر
لغت نامه دهخدا
- مسمر گردانیدن ؛ کنایه از استوار و محکم و مضبوط کردن : بوسیله این وصلت ، اطناب اقبال و دولت خویش به اوتاد ثبات مسمر گردانید. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 8 ).
|| دامن برزده. || رهاشده. || تیر زود رهاشده. ( از منتهی الارب ). || شیر تنک رقیق کرده شده به آب. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || چشم کورشده. ( از منتهی الارب ).
مسمر.[ م ِ م ِ ] ( اِخ ) فریدریش ( فرانتس ) آنتون. پزشک آلمانی ( متولد به سال 1734 و متوفی به سال 1814 م. ). وی تحصیلات پزشکی را در وین پایتخت اتریش انجام داد و پس از اتمام تحصیلات ، مبتکر و مبدع روش منیتیسم در معالجات مرضی گردید و کلینیکی در پاریس بر طبق همین روش بازکرد که ابتدا خیلی مورد توجه واقع شد ولی جامعه اطبای پاریس روش وی را مردود شناخت و در محاکمه ای که در سال 1784 م. برای وی تشکیل شد محکوم گردید معذلک وی دارای چندین تألیف درباره روش منیتیسم در معالجه مرضی میباشد. ( از دایرة المعارف کیه و لاروس ). و رجوع به مسمریسم شود.
مسمر. [ م َ م َ ] ( ع اِ ) ( مأخوذاز مسمار ) چوب یا فلزات ثابت شده بر روی دیوار بوسیله گچ یا سرب گداخته و یا ساروج. ( دزی ج 2 ص 593 ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
مسمر (فیلم). «مسمر» ( انگلیسی: Mesmer ( film ) ) فیلمی در ژانر زندگینامه ای و درام به کارگردانی راجر اسپاتیس وود است که در سال ۱۹۹۴ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به آلن ریکمن و سایمن مک برنی اشاره کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: مسمر (فیلم)
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید