مسلمین


برابر پارسی: مسلمانان

معنی انگلیسی:
islam

لغت نامه دهخدا

مسلمین. [ م ُ ل ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مسلم ( در حالت نصبی و جری ). مردهای مسلمان. ( ناظم الاطباء ). مسلمانان. آنان که تابع دین اسلام باشند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). مسلمون : جمیع مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را توفیق راه راست کرامت فرمای. ( قابوسنامه چ غلامحسین یوسفی چ 2 حاشیه ص 6 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مسلم در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) : جمیع مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات راتوفیق راه راست کرامت فرمای .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُّسْلِمِینَ: تسلیم کنندگان - مسلمین(مسلمین کسانیند که امر را تسلیم خدا کردند(کار خود را به خدا واگذار کرده اند ) ، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطیع او هستند)
معنی کَثِیرٍ: بسیار زیاد (منظور از کلمه کثیر در قرآن از عدد هشتاد (در عبارت "لقد نصرکم الله فی مواطن کثیرة و عدد مواطنی که خدای تعالی مسلمین را (در جنگ ها )یاری نمود طبق روایتی از امام هادی هشتاد مورد بوده است )تا عددی است که از شمار بیرون باشد ، و انتها نداشته ب...
معنی کَثِیرَةٌ: بسیار زیاد (منظور از کلمه کثیر در قرآن از عدد هشتاد (در عبارت "لقد نصرکم الله فی مواطن کثیرة و عدد مواطنی که خدای تعالی مسلمین را (در جنگ ها )یاری نمود طبق روایتی از امام هادی هشتاد مورد بوده است )تا عددی است که از شمار بیرون باشد ، و انتها نداشته ب...
ریشه کلمه:
سلم (۱۴۰ بار)

پیشنهاد کاربران

اهل اسلام ؛ مسلمانان و مردمان پارسا. ( ناظم الاطباء ) :
همه آن باد که در بند رضای تو روند
اهل اسلام و تو در بند رضای معبود.
سعدی.
اهل اسلام از آن درماندگی خلاص یافتند. ( انیس الطالبین ص 118 ) .
اهل اسلام

بپرس