مسلط شدن
مترادف مسلط شدن: چیره شدن، غالب شدن، فایق شدن، مستولی شدن، استیلا یافتن، فایق آمدن، سلطه یافتن، اشراف یافتن، ماهر شدن، مشرف شدن
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
جدول کلمات
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
جاده کوبیدن . [ جادْ دَ / دِ ] ( مص مرکب ) جاده کوبی . راه هموار و استوار ساختن . || در تداول عوام :فلان جاده را کوبیده ؛ یعنی بر اوضاع مسلط شده است .
تسلط یافتن بر . . . . . . . . . . . . .