مسقف
/mosaqqaf/
مترادف مسقف: سقف دار، سرپوشیده
متضاد مسقف: روباز، بی سقف
برابر پارسی: پوشیده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- مسقف کردن ؛ سقف زدن. باسقف کردن. آسمانه زدن.
|| درازبالا. ( منتهی الارب ). طویل. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) محلی که دارای سقف باشد سقف دار .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
سخف دار این پارسیشه سقف عربی شده سخف هست هنوزم تو گویش مردم شیراز میگن سخف و وخت به چم وقت که وقت هم عربی شده وخت هست