مسغبه

لغت نامه دهخدا

( مسغبة ) مسغبة. [ م َ غ َ ب َ ] ( ع مص ، اِمص ) گرسنه شدن و جوع ، و گویند آن در صورتی است که باتعب و رنج همراه باشد. ( از اقرب الموارد ). سغب. گرسنگی. ( دهار ) ( از منتهی الارب ). مجاعه. گرسنه شدن : أو اًطعام فی یوم ذی مسغبة. ( قرآن 14/90 ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَسْغَبَةٍ: گرسنگی و قحطی
ریشه کلمه:
سغب (۱ بار)

«مَسْغَبَة» از مادّه «سَغَب» (بر وزن غضب) به معنای «گرسنگی» است; بنابراین، «یوم ذی مسغبة» به معنای روز گرسنگی است، گرچه همیشه گرسنگان در جوامع بشری بوده اند، ولی این تعبیر، تأکیدی است بر اطعام گرسنگان در ایام قحطی و خشکسالی و مانند آن، برای اهمیت این موضوع، و الا اطعام گرسنگان همیشه از افضل اعمال بوده و هست.
گرسنگی. همچنین است مسغبه که مصدر میمی است. راغب گرسنگی توأم با زحمت گفته است در اقرب گوید: گفته‏اند آن فقط گرسنگی است که با رنج همراه باشد. طبرسی مطلق گرسنگی گفته است . یا اطعامی در روز گرسنگی به یتیمی که دارای قرابت است. این کلمه فقط یکبار در قرآن آمده است در نهج البلاغه خطبه 109 فرموده: «وَ هَلْ زَوَّدْتُمْ اِلّا السَّعْبَ» آیا دنیا جز گرسنگی به آنهازادی داد؟.

پیشنهاد کاربران

بپرس