مسعود بیگ (قرن ۷ق)
دولتمرد ایرانی در دورۀ مغول. پدرش، محمود یَلْواج، وزیر چنگیزخان مغول بود. در پادشاهی اوگتای قاآن ادارۀ ممالک اویغور، ختن، کاشغر و فرارود (ماوراءالنهر) را به مسعود بیگ و چین شمالی را به پدرش سپردند. بنابراین، بخش بزرگی از قلمرو خان مغول به دست ایشان اداره می شد. مسعود بیگ در فرمانروایی منگوقاآن نیز همچنان در این مقام بود و در آن سال ها در آبادانی فرارود بسیار کوشید. وی که در واقع حکومت بخشی از قلمرو فرزندان چَغْتای را در دست داشت نزد ایشان از احترام بسیار برخوردار بود. یک بار بُراق خان، پادشاه اولوس چغتای که بر آن بود تا به قلمرو اباقاخان یورش برد، مسعود بیگ را به قصد جاسوسی به اردوی اباقا فرستاد (۶۶۶ق) و او پس از آن که مأموریتش را به پایان برد نزد براق خان بازگشت و آن چه دیده و شنیده بود گزارش کرد. گویند وی در این سفر با خواجه شمس الدین جوینی دیدار کرد و خواجه را از روی تکبر بیازرد. در پی آن، براق خان برای بسیج کردن و تجهیز سپاه و یورش به اباقاخان، فرمان داد تا سمرقند و بخارا را غارت کنند و چون مسعود بیگ او را از این کار بازداشت، فرمان داد تا وی را چوپ زدند. از این روی، مسعود بیگ از براق خان رنجید و به رقیب وی قیدوخان پیوست. از آن پس از احوال مسعود بیگ و مرگ او آگاهی در دست نیست.
دولتمرد ایرانی در دورۀ مغول. پدرش، محمود یَلْواج، وزیر چنگیزخان مغول بود. در پادشاهی اوگتای قاآن ادارۀ ممالک اویغور، ختن، کاشغر و فرارود (ماوراءالنهر) را به مسعود بیگ و چین شمالی را به پدرش سپردند. بنابراین، بخش بزرگی از قلمرو خان مغول به دست ایشان اداره می شد. مسعود بیگ در فرمانروایی منگوقاآن نیز همچنان در این مقام بود و در آن سال ها در آبادانی فرارود بسیار کوشید. وی که در واقع حکومت بخشی از قلمرو فرزندان چَغْتای را در دست داشت نزد ایشان از احترام بسیار برخوردار بود. یک بار بُراق خان، پادشاه اولوس چغتای که بر آن بود تا به قلمرو اباقاخان یورش برد، مسعود بیگ را به قصد جاسوسی به اردوی اباقا فرستاد (۶۶۶ق) و او پس از آن که مأموریتش را به پایان برد نزد براق خان بازگشت و آن چه دیده و شنیده بود گزارش کرد. گویند وی در این سفر با خواجه شمس الدین جوینی دیدار کرد و خواجه را از روی تکبر بیازرد. در پی آن، براق خان برای بسیج کردن و تجهیز سپاه و یورش به اباقاخان، فرمان داد تا سمرقند و بخارا را غارت کنند و چون مسعود بیگ او را از این کار بازداشت، فرمان داد تا وی را چوپ زدند. از این روی، مسعود بیگ از براق خان رنجید و به رقیب وی قیدوخان پیوست. از آن پس از احوال مسعود بیگ و مرگ او آگاهی در دست نیست.
wikijoo: مسعود_بیگ