[ویکی فقه] مسخ بنی اسرائیل (قرآن). جمعی از بنی اسرائیل در ساحل دریا زندگی می کردند و از طرف خداوند به عنوان آزمایش و امتحان دستوری به آنها داده شد اما آنها با آن دستور مخالفت کردند و گرفتار مجازات دردناکی شدند.
مسخ گروهی از بنی اسرائیل، به صورت میمون :«و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قردة خـسـین.» «و کسانی از شما را که در روز شنبه (از فرمان خدا) تجاوز کردند نیک شناختید پس ایشان را گفتیم بوزینگانی طردشده باشید.» «فلما عتوا عن ما نهوا عنه قلنا لهم کونوا قردة خـسـین.» «و چون از آنچه از آن نهی شده بودند سرپیچی کردند به آنان گفتیم بوزینگانی رانده شده باشید.»
معنای مسخ
"مسخ " یا به تعبیر دیگر" تغییر شکل انسانی به صورت حیوان" مسلما موضوعی بر خلاف جریان عادی طبیعت است، البته" موتاسیون" و جهش و تغییر شکل حیوانات به صورت دیگر در موارد جزئی دیده شده است، و پایه های فرضیه تکامل در علوم طبیعی امروز بر همان بنا نهاده شده...اما مسائلی بر خلاف جریان عادی طبیعی وجود دارد، گاهی به صورت معجزات پیامبران و زمانی به صورت اعمال خارق العاده ای که از پاره ای از انسانها سر می زند، هر چند پیامبر نباشند (که البته با معجزات متفاوت است) بنا بر این پس از قبول امکان وقوع معجزات و خارق عادات، مسخ و دگرگون شدن صورت انسانی به انسان دیگر مانعی ندارد.و همانطور که در بحث اعجازانبیاء گفته ایم، وجود چنین خارق عاداتی نه استثناء در قانون علیت است نه بر خلاف عقل و خرد، بلکه تنها یک جریان" عادی" طبیعی در اینگونه موارد شکسته می شود که نظیرش را در انسان های استثنایی کرارا دیده ایم.بنا بر این هیچ مانعی ندارد که مفهوم ظاهر کلمه" مسخ" را که در آیه فوق و بعضی دیگر از آیات قرآن آمده است بپذیریم و بیشتر مفسران هم همین تفسیر را پذیرفته اند.ولی بعضی از مفسران که در اقلیت هستند معتقدند که مسخ به معنی" مسخ روحانی" و دگرگونی صفات اخلاقی است، به این معنی که صفاتی همانند میمون یا خوک در انسان های سرکش و طغیانگر پیدا شد، رو آوردن به تقلید کورکورانه و توجه شدید به شکم پرستی و شهوت رانی که از صفات بارز این دو حیوان بود در آنها آشکار گشت.این احتمال از یکی از قدمای مفسرین به نام" مجاهد" نقل شده است.و اینکه بعضی ایراد کرده اند که مسخ بر خلاف قانون تکامل و موجب بازگشت و عقب گرد در خلقت است، درست نیست، زیرا قانون تکامل مربوط به کسانی است که در مسیر تکاملند، نه آنها که از مسیر انحراف یافته و از محیط شرائط این قانون به کنار رفته اند، فی المثل یک انسان سالم در سنین طفولیت مرتبا رشد و نمو می کند اما اگر نقائصی در وجود او پیدا شود، ممکن است نه تنها رشد و نموش متوقف گردد بلکه رو به عقب برگردد و نمو فکری و جسمانی خود را تدریجا از دست بدهد.ولی در هر حال باید توجه داشت که مسخ و دگرگونی جسمانی متناسب با اعمالی است که انجام داده اند، یعنی چون عده ای از جمعیت های گنهکار بر اثر انگیزه هواپرستی و شهوت رانی دست به طغیان و نافرمانی خدا می زدند و جمعی با تقلید کورکورانه کردن از آنها، آلوده به گناه شدند، لذا به هنگام مسخ، هر گروه به شکلی که متناسب با کیفیت اعمال او بوده ظاهر می شده است.البته در آیات مورد بحث تنها سخن از" قرده" (میمونها) به میان آمده است و از خنازیر (خوکها) سخنی نیست، ولی در آیه ۶۰سوره مائده گفتگو از جمعیتی به میان آمده است که به هنگام مسخ به هر دو صورت فوق (بعضی قرده و بعضی خنازیر) تغییر چهره دادند، که به گفته بعضی از مفسران مانند ابن عباس، آن آیه نیز در باره همین اصحاب سبت است که پیر مردان سرجنبانان شکم پرست و شهوت پرستشان به خوک و جوانان مقلد چشم و گوش بسته که اکثریت را تشکیل می دادند به میمون تغییر چهره دادند. ولی در هر حال، باید توجه داشت که طبق روایات، مسخ شدگان تنها چند روزی زنده می ماندند و سپس از دنیا می رفتند و نسلی از آنها به وجود نمی آمد.
طرد شده از رحمت الهی
مسخ شدگان بنی اسرائیل به بوزینه، از جمله خاسران و زیانکاران:«ثم تولیتم من بعد ذلک فلولا فضل الله علیکم و رحمته لکنتم من الخـسرین و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قردة خـسـین.» «سپس شما بعد از آن (پیمان) رویگردان شدید و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما از زیانکاران بودید و کسانی از شما را که در روز شنبه (از فرمان خدا) تجاوز کردند نیک شناختید پس ایشان را گفتیم بوزینگانی طرد شده باشید.» آیه ۶۵ اشاره به نوع خسارت و زیانی دارد که در ذیل آیه قبل مطرح شد.در این آیات صحنه دیگری از تاریخ پرماجرای بنی اسرائیل، که مربوط به جمعی از آنها است که در ساحل دریایی زندگی می کردند، آمده است، منتها روی سخن در آن به پیامبر اسلام صاست، و به او می گوید که از یهود معاصر خویش درباره این جمعیت سؤال کند یعنی این خاطره را به وسیله سؤال در ذهن آنان مجسم ساز، تا از آن پند گیرند، و از سرکشی و کیفری که در انتظار سرکشان است بپرهیزند.این سرگذشت، چنان که در روایات اسلامی به آن اشاره شده مربوط به جمعی از بنی اسرائیل است که در ساحل یکی از دریاها (ظاهرا دریای احمر بوده که در کنار سرزمین فلسطین قرار دارد) در بندری بنام"ایله " (که امروز بنام بندر ایلات معروف می باشد) زندگی می کردند و از طرف خداوند به عنوان آزمایش و امتحان دستوری به آنها داده شد و آن اینکه صید ماهی را در آن روز تعطیل کنند اما آنها با آن دستور مخالفت کردند و گرفتار مجازات دردناکی شدند که شرح آن را در این آیات می خوانیم.
مسخ مایه عبرت سایرین
...
مسخ گروهی از بنی اسرائیل، به صورت میمون :«و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قردة خـسـین.» «و کسانی از شما را که در روز شنبه (از فرمان خدا) تجاوز کردند نیک شناختید پس ایشان را گفتیم بوزینگانی طردشده باشید.» «فلما عتوا عن ما نهوا عنه قلنا لهم کونوا قردة خـسـین.» «و چون از آنچه از آن نهی شده بودند سرپیچی کردند به آنان گفتیم بوزینگانی رانده شده باشید.»
معنای مسخ
"مسخ " یا به تعبیر دیگر" تغییر شکل انسانی به صورت حیوان" مسلما موضوعی بر خلاف جریان عادی طبیعت است، البته" موتاسیون" و جهش و تغییر شکل حیوانات به صورت دیگر در موارد جزئی دیده شده است، و پایه های فرضیه تکامل در علوم طبیعی امروز بر همان بنا نهاده شده...اما مسائلی بر خلاف جریان عادی طبیعی وجود دارد، گاهی به صورت معجزات پیامبران و زمانی به صورت اعمال خارق العاده ای که از پاره ای از انسانها سر می زند، هر چند پیامبر نباشند (که البته با معجزات متفاوت است) بنا بر این پس از قبول امکان وقوع معجزات و خارق عادات، مسخ و دگرگون شدن صورت انسانی به انسان دیگر مانعی ندارد.و همانطور که در بحث اعجازانبیاء گفته ایم، وجود چنین خارق عاداتی نه استثناء در قانون علیت است نه بر خلاف عقل و خرد، بلکه تنها یک جریان" عادی" طبیعی در اینگونه موارد شکسته می شود که نظیرش را در انسان های استثنایی کرارا دیده ایم.بنا بر این هیچ مانعی ندارد که مفهوم ظاهر کلمه" مسخ" را که در آیه فوق و بعضی دیگر از آیات قرآن آمده است بپذیریم و بیشتر مفسران هم همین تفسیر را پذیرفته اند.ولی بعضی از مفسران که در اقلیت هستند معتقدند که مسخ به معنی" مسخ روحانی" و دگرگونی صفات اخلاقی است، به این معنی که صفاتی همانند میمون یا خوک در انسان های سرکش و طغیانگر پیدا شد، رو آوردن به تقلید کورکورانه و توجه شدید به شکم پرستی و شهوت رانی که از صفات بارز این دو حیوان بود در آنها آشکار گشت.این احتمال از یکی از قدمای مفسرین به نام" مجاهد" نقل شده است.و اینکه بعضی ایراد کرده اند که مسخ بر خلاف قانون تکامل و موجب بازگشت و عقب گرد در خلقت است، درست نیست، زیرا قانون تکامل مربوط به کسانی است که در مسیر تکاملند، نه آنها که از مسیر انحراف یافته و از محیط شرائط این قانون به کنار رفته اند، فی المثل یک انسان سالم در سنین طفولیت مرتبا رشد و نمو می کند اما اگر نقائصی در وجود او پیدا شود، ممکن است نه تنها رشد و نموش متوقف گردد بلکه رو به عقب برگردد و نمو فکری و جسمانی خود را تدریجا از دست بدهد.ولی در هر حال باید توجه داشت که مسخ و دگرگونی جسمانی متناسب با اعمالی است که انجام داده اند، یعنی چون عده ای از جمعیت های گنهکار بر اثر انگیزه هواپرستی و شهوت رانی دست به طغیان و نافرمانی خدا می زدند و جمعی با تقلید کورکورانه کردن از آنها، آلوده به گناه شدند، لذا به هنگام مسخ، هر گروه به شکلی که متناسب با کیفیت اعمال او بوده ظاهر می شده است.البته در آیات مورد بحث تنها سخن از" قرده" (میمونها) به میان آمده است و از خنازیر (خوکها) سخنی نیست، ولی در آیه ۶۰سوره مائده گفتگو از جمعیتی به میان آمده است که به هنگام مسخ به هر دو صورت فوق (بعضی قرده و بعضی خنازیر) تغییر چهره دادند، که به گفته بعضی از مفسران مانند ابن عباس، آن آیه نیز در باره همین اصحاب سبت است که پیر مردان سرجنبانان شکم پرست و شهوت پرستشان به خوک و جوانان مقلد چشم و گوش بسته که اکثریت را تشکیل می دادند به میمون تغییر چهره دادند. ولی در هر حال، باید توجه داشت که طبق روایات، مسخ شدگان تنها چند روزی زنده می ماندند و سپس از دنیا می رفتند و نسلی از آنها به وجود نمی آمد.
طرد شده از رحمت الهی
مسخ شدگان بنی اسرائیل به بوزینه، از جمله خاسران و زیانکاران:«ثم تولیتم من بعد ذلک فلولا فضل الله علیکم و رحمته لکنتم من الخـسرین و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قردة خـسـین.» «سپس شما بعد از آن (پیمان) رویگردان شدید و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما از زیانکاران بودید و کسانی از شما را که در روز شنبه (از فرمان خدا) تجاوز کردند نیک شناختید پس ایشان را گفتیم بوزینگانی طرد شده باشید.» آیه ۶۵ اشاره به نوع خسارت و زیانی دارد که در ذیل آیه قبل مطرح شد.در این آیات صحنه دیگری از تاریخ پرماجرای بنی اسرائیل، که مربوط به جمعی از آنها است که در ساحل دریایی زندگی می کردند، آمده است، منتها روی سخن در آن به پیامبر اسلام صاست، و به او می گوید که از یهود معاصر خویش درباره این جمعیت سؤال کند یعنی این خاطره را به وسیله سؤال در ذهن آنان مجسم ساز، تا از آن پند گیرند، و از سرکشی و کیفری که در انتظار سرکشان است بپرهیزند.این سرگذشت، چنان که در روایات اسلامی به آن اشاره شده مربوط به جمعی از بنی اسرائیل است که در ساحل یکی از دریاها (ظاهرا دریای احمر بوده که در کنار سرزمین فلسطین قرار دارد) در بندری بنام"ایله " (که امروز بنام بندر ایلات معروف می باشد) زندگی می کردند و از طرف خداوند به عنوان آزمایش و امتحان دستوری به آنها داده شد و آن اینکه صید ماهی را در آن روز تعطیل کنند اما آنها با آن دستور مخالفت کردند و گرفتار مجازات دردناکی شدند که شرح آن را در این آیات می خوانیم.
مسخ مایه عبرت سایرین
...
wikifeqh: مسخ_بنی_اسرائیل_(قرآن)