مسجود. [ م َ] ( ع ص ) سجده شده. عبادت شده. معبود. پرستیده شده. ( ناظم الاطباء ). سجده گرفته. ( مهذب الاسماء ) : مسجود زمین و آسمان است تخت تو که از مکان نجنبد.خاقانی.- مسجود ملائک ؛ آدم ابوالبشر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
سجده شده، کسی که براوسجده کنند(اسم ) سجده شده کسی که براو سجده کنند: ای آدم . تو آنی که الله تعالی ...و ترا در بهشت بنشاند و مسجود فریشتگان کرد .