[ویکی نور] عبدالله مستوفی نویسنده کتاب (شرح زندگانی من) در سال 1294ق1255/ش در محله سرچشمه تهران متولد شد و در خانواده ای متدین و برجسته تربیت یافت.
وی جزء نخستین فارغ التحصیلان مدرسه سیاسی بود که به ابتکار میرزا حسن خان مشیرالدوله (بعدها پیرنیا) تاسیس شده بود. مستوفی در آن جا زبان فرانسه را فراگرفت و با علی اکبر دهخدا آشنا شد. این ارتباط، به رغم پنج سال و نیم دوری از ایران، به سبب کار در سفارت ایران در پترزبورگ روسیه، هم چنان برقرار ماند. گرچه عمده سال های زندگی مستوفی با رجال دولتی و در فراز و نشیب امور مملکت و تجربه کاری های مختلف سپری شد، اما او از روزگار جوانی به نویسندگی رغبت تمام داشت.
وی در دوران صدراعظمی عین الدوله، رئیس نان تهران بود و در اثر بلوای نان، ناچار به استعفا شد.
وی، استاندار آذربایجان (قبل از تقسیم به شرقی و غربی) و سیاستمرد دوران قاجاری و پهلوی بود. در دوران رضاشاه به استانداری آذربایجان رسید و مدتی با سرلشکر محمد شاه بختی، که فرمانده لشکر آذربایجان بود، درگیری داشت که منجر به احظار هردو آنان گردید.
در بازگشت به تهران، به ریاست اداره کل ثبت اسناد و املاک منصوب شد.
او مولف اثر سه جلدی شرح زندگانی من (انتشارات زوار تهران) است.
وی جزء نخستین فارغ التحصیلان مدرسه سیاسی بود که به ابتکار میرزا حسن خان مشیرالدوله (بعدها پیرنیا) تاسیس شده بود. مستوفی در آن جا زبان فرانسه را فراگرفت و با علی اکبر دهخدا آشنا شد. این ارتباط، به رغم پنج سال و نیم دوری از ایران، به سبب کار در سفارت ایران در پترزبورگ روسیه، هم چنان برقرار ماند. گرچه عمده سال های زندگی مستوفی با رجال دولتی و در فراز و نشیب امور مملکت و تجربه کاری های مختلف سپری شد، اما او از روزگار جوانی به نویسندگی رغبت تمام داشت.
وی در دوران صدراعظمی عین الدوله، رئیس نان تهران بود و در اثر بلوای نان، ناچار به استعفا شد.
وی، استاندار آذربایجان (قبل از تقسیم به شرقی و غربی) و سیاستمرد دوران قاجاری و پهلوی بود. در دوران رضاشاه به استانداری آذربایجان رسید و مدتی با سرلشکر محمد شاه بختی، که فرمانده لشکر آذربایجان بود، درگیری داشت که منجر به احظار هردو آنان گردید.
در بازگشت به تهران، به ریاست اداره کل ثبت اسناد و املاک منصوب شد.
او مولف اثر سه جلدی شرح زندگانی من (انتشارات زوار تهران) است.
wikinoor: مستوفی،_عبدالله