مستنفره
لغت نامه دهخدا
مستنفرة. [ م ُ ت َ ف َ رَ ] ( ع ص ) تأنیث مستنفَر. ترسیده. ( منتهی الارب ). رم داده شده.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مُّسْتَنفِرَةٌ: نفرت و اعراض کننده -گریزان (از استنفار به معنی نفرت و عبارتَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ " یعنی کفار در حالی از تذکره نفرت و اعراض میکنند که گویی خران وحشیاند که از شیر و یا شکارچی میگریزند . )
ریشه کلمه:
نفر (۱۸ بار)
«گورخر» مرکب از «گور» به معنای «صحرا» و «خر» است، و لذا به آن، خر وحشی و «خر صحرایی» نیز می گویند.
ریشه کلمه:
نفر (۱۸ بار)
«گورخر» مرکب از «گور» به معنای «صحرا» و «خر» است، و لذا به آن، خر وحشی و «خر صحرایی» نیز می گویند.
wikialkb: مُسْتَنْفِرَة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید