مستملی
لغت نامه دهخدا
مستملی. [ م ُ ت َ ] ( اِخ ) ( الَ... ) ابراهیم بن احمد بلخی مستملی از فضلای قرن چهارم بلخ که به سال 376 هَ. ق. درگذشته است. او راست : معجم الشیوخ. ( از الاعلام زرکلی ج 1 ص 22 از شذرات الذهب ).
مستملی. [ م ُ ت َ ] ( اِخ ) ( الَ... ) ابوابراهیم اسماعیل بن محمدبن عبداﷲ المستملی البخاری. او راست : شرح «التعرف لمذهب التصوف » از ابوبکربن ابی اسحاق محمدبن ابراهیم بن یعقوب البخاری الکلاباذی به فارسی.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید