مستعمره
/mosta~mere/
مترادف مستعمره: سرزمین تحت استعمار، استعمارزده، کلنی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
(اسم ) مونث مستعمر ناحیه و سرزمینی که دولتی بیگانه آنرا تصرف کند وبعنوان آباد کردن آن از منابع طبیعی و انسانیش بهره مند شود جمع : مستعمرات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
مستعمره یعنی سرزمینی فاقد استقلال سیاسی و اقتصادی که در همه شئون کاملاً تابع دولت امپریالیستی اقتدار طلب است. این دولت و انحصارات امپریالیستی آن از مستعمره به عنوان مواد خام و نیروی کار ارزان بازار فروش کالاها و عرصه سرمایه گذاری های پرسود و همچنین به مثابه پایگاه های نظامی و سوق الجیشی استفاده می کنند.
فرهنگ فارسی معین، مستعمره را «سرزمین یا کشوری که حکومتش زیر نظر یک کشور قوی تر بیگانه باشد» آورده است.
«اِستِعمار» واژه ایست عربی و در بُن به معنای آبادی خواستن است و معنی دیگری که به زیر نظر داشتن سلطه و حکومت و مادیات نیز می باشد. «استعمار کردن» نیز به معنای «آباد کردن» می باشد. ولی امروزه استعمار معنای نفوذ و دخالت کشورهای زورمند در کشورهای ناتوان به بهانه آبادی و سازندگی است. «کُلُنی» یا «مهاجرنشین» یا «مستعمره نشین» از دیگر واژه هاییست که ممکن است در این معنی به کار روند.
فرهنگ فارسی معین، مستعمره را «سرزمین یا کشوری که حکومتش زیر نظر یک کشور قوی تر بیگانه باشد» آورده است.
«اِستِعمار» واژه ایست عربی و در بُن به معنای آبادی خواستن است و معنی دیگری که به زیر نظر داشتن سلطه و حکومت و مادیات نیز می باشد. «استعمار کردن» نیز به معنای «آباد کردن» می باشد. ولی امروزه استعمار معنای نفوذ و دخالت کشورهای زورمند در کشورهای ناتوان به بهانه آبادی و سازندگی است. «کُلُنی» یا «مهاجرنشین» یا «مستعمره نشین» از دیگر واژه هاییست که ممکن است در این معنی به کار روند.
wiki: مستعمره
مستعمره (فیلم ۱۹۹۶). «مستعمره» ( انگلیسی: The Colony ( 1996 film ) ) یک فیلم به کارگردانی تیم هانتر است. از بازیگران آن می توان به میکیل پاری، برایان بلوم، و کاسپر ون دین اشاره کرد.
wiki: مستعمره (فیلم ۱۹۹۶)
مستعمره (فیلم ۲۰۰۹). «مستعمره» ( انگلیسی: Colony ) فیلمی در ژانر مستند است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: مستعمره (فیلم ۲۰۰۹)
دانشنامه آزاد فارسی
مستعمره (colony)
کشورِ زیر سلطۀ مهاجرانی که تابع قدرت قانونی دولت مادر باقی مانده اند. در طول تاریخ، مستعمره سازی به دلایل گوناگونی صورت گرفته است؛ رقابت با دیگر قدرت ها و توسعۀ منافع تجاری عوامل عمده در این زمینه بوده اند، اما عوامل گوناگون دیگری بر ایجاد مستعمرات خاص تأثیر داشته اند. لزوم حفاظت از راه های تجاری و تمایل به نظارت بر منابع فرآورده ها و محصولات مختلف در توسعۀ مستعمرات در افریقا و آسیا، از جمله هند، حائز اهمیت بوده اند. مذهب نیز در ایجاد مستعمرات متعدد در قارۀ امریکا، که برخی از آن ها مأوایی برای کاتولیک ها و برخی دیگر برای انواع مخالفان کلیسای انگلستان در قرن ۱۷ بوده اند، نقش تعیین کننده ای ایفا کرده است. بسیاری از نخستین مستعمره های انگلستان شرکت هایی تجاری با مجوز ملکۀ انگلستان بودند، و تقریباً همۀ موارد توسعۀ مستعمرات اولیه نتیجۀ فعالیت بنگاه های خصوصی بود نه ابتکار دولت. بعدها انگلستان با فتح سرزمین های دیگر، به ویژه هند و کانادا، بر بسیاری از سرزمین ها در آن سوی آب ها سلطه یافت.
کشورِ زیر سلطۀ مهاجرانی که تابع قدرت قانونی دولت مادر باقی مانده اند. در طول تاریخ، مستعمره سازی به دلایل گوناگونی صورت گرفته است؛ رقابت با دیگر قدرت ها و توسعۀ منافع تجاری عوامل عمده در این زمینه بوده اند، اما عوامل گوناگون دیگری بر ایجاد مستعمرات خاص تأثیر داشته اند. لزوم حفاظت از راه های تجاری و تمایل به نظارت بر منابع فرآورده ها و محصولات مختلف در توسعۀ مستعمرات در افریقا و آسیا، از جمله هند، حائز اهمیت بوده اند. مذهب نیز در ایجاد مستعمرات متعدد در قارۀ امریکا، که برخی از آن ها مأوایی برای کاتولیک ها و برخی دیگر برای انواع مخالفان کلیسای انگلستان در قرن ۱۷ بوده اند، نقش تعیین کننده ای ایفا کرده است. بسیاری از نخستین مستعمره های انگلستان شرکت هایی تجاری با مجوز ملکۀ انگلستان بودند، و تقریباً همۀ موارد توسعۀ مستعمرات اولیه نتیجۀ فعالیت بنگاه های خصوصی بود نه ابتکار دولت. بعدها انگلستان با فتح سرزمین های دیگر، به ویژه هند و کانادا، بر بسیاری از سرزمین ها در آن سوی آب ها سلطه یافت.
wikijoo: مستعمره
جدول کلمات
مترادف ها
منزل، مسکن، سکنی، مستعمره، سکونت، مکان، اسکان
مستعمره، مستملکات، جرگه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
استعمار=بهره کشی
استعمارگر=بهره کش
مستعمره=بهره کشیده، بهره کشی زده، زیر بهره کشی ،
زور بهره دِه، زیرِ زور
استعمارگر=بهره کش
مستعمره=بهره کشیده، بهره کشی زده، زیر بهره کشی ،
زور بهره دِه، زیرِ زور
سرزمین تحت اشغال
مهاجرنشین
دست نشانده
۱. کوچندەنشین، کوچبرنشین؛ جرگه
۲. ( سیاست ) چیرەشدە، زیر چیرگی سیاسی
۲. ( سیاست ) چیرەشدە، زیر چیرگی سیاسی
سرزمینی که فاتورایان ( مهاجرین ) به زور به آن دست اندازی کرده و از آن بهره جویی می کنند.
همانند کشور ( قاره ) آمریکای اپاختری و نیمروزی بدست بریتانیا، فرانسه، اسپانیا در 1600 ترسایی انجام دادند، و همگان از کشور های آفریکایی امروزین.
همانند کشور ( قاره ) آمریکای اپاختری و نیمروزی بدست بریتانیا، فرانسه، اسپانیا در 1600 ترسایی انجام دادند، و همگان از کشور های آفریکایی امروزین.
کشور های ب بند کشیده شده یعنی ب اجبار تحت تصرف یه کشور دیگه قرار میگیرن
سرزمین یا کشوری ک توسط دولت بیگانه ای تصرف بشه در کل تحت یه سرزمین دیگه ای قرار بگیره
کلنی