مستعذب. [ م ُ ت َ ذِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استعذاب. آب شیرین و پاکیزه خوراننده. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || آب و طعام پاکیزه و شیرین یابنده. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به استعذاب شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) آب شیرین و گوارا یابنده ( خواهنده نوشاننده ) جمع : مستعذبین .