مستطاب

/mostatAb/

مترادف مستطاب: پاک، پاکیزه، منزه، طیب، شایسته، درخور

برابر پارسی: پاک، پاکیزه، خوش آمده

معنی انگلیسی:
good, excellent, great, right

لغت نامه دهخدا

مستطاب. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی ازاستطابة. خوش آمده و پاک آمده و لذیذ. ( غیاث ) ( آنندراج ). خوش و نیکو و پسندیده و شایسته و خوش آیند. ( ناظم الاطباء ). پاکیزه. رجوع به استطابة شود :
خیک اشکم گو بدر از موج آب
گر بمیرم هست مرگم مستطاب.
مولوی ( مثنوی ).
گرقضا افکند ما را در عذاب
کی رود آن طبع و خوی مستطاب.
مولوی ( مثنوی ).
- جناب مستطاب... ؛ از القاب و عناوین بزرگان که در مخاطبه یا مکاتبه به کار بردندی.
|| خوشبوی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || مهربان. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

پاک و پاکیزه، پاک آمده، خوش آمده
۱- (اسم ) پاک یافته شده. ۲- خوش آمده . ۳- (صفت ) پاک پاکیزه .یا جناب مستطاب .. در عنوان بزرگی برای احترام گویند و نویسند .

فرهنگ معین

(مُ تَ ) [ ع . ] (اِمف . ) خوش و نیکو، پسندیده .

فرهنگ عمید

۱. پاک و پاکیزه.
۲. عنوان محترمانه در خطاب به شخص.
۳. خوشایند، شایسته: کتاب مستطاب.

پیشنهاد کاربران

*پسند.
پسند شدن.
پسند افتادن.
پسندش.
پسند.
پسندا.
پسندند. پسندور. پسندورز. پسندگر. پسندمند. پسندانه. پسندگرانه. پسند وشانه. پسندوش. پسندوشی. پسندچی. پسندچیانه. پسند بین. پسندبینانه. پسندبا. پسندباشانه. پسندیار. پسندیارانه. پسندکار. پسندکارانه. مانند ( قشنگ کارانه ) . پسند بارانه. پسند تا. پسند تازیانه. پسندجا. پسندجایانه. پسندا. پسندایانه. پسندزا. پسندزایانه. پسند پا. پسندپایانه. پسند دست. پسند دستانه. پسند سا. پسند سایانه. پسندنا. پسند نایانه. پسند وا. پسندوایانه. پسندتا. پسند تایانه. پسندرا. پسندرایانه. پسند لا. پسندلایانه. پسندما. پسندمایانه. پسند خا. پسندخایانه. پسند کاه. پسندکاهانه. پسند ها. پسندهایانه. پسند شا. پسند شایانه ( شا:شاید ) . ( پسندها:گرد پسند ) پسندبا . پسندبایانه. پسند خواه. پسند خواهانه. پسند مند. پسند مندانه. پسند پسند. پسند پسندانه. پسندی. پسندیانه. پسندش. پسندشانه. پسند گر . پسندگرانه. پسندکر. پسندکرانه. پسندورز. پسند ورزانه. پسندور. پسندورانه.
...
[مشاهده متن کامل]

پسندچی. پسندچیانه. پسندش. پسندشانه. پسندمان. پسندمانه. پسندینه. پسندانه. بپسند. به پسند. به پسندانه. مه پسند. مه پسندانه. که پسند. که پسندانه. چه پسند . چه پسندانه. *
مستطاب:" پسند ".