مستشرف. [ م ُ ت َ رِ ]( ع ص ) نعت فاعلی از استشراف. ستم کننده در حق کسی. || چشم بردارنده برای نگریستن در چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || مرتفع. ( اقرب الموارد ). افراشته و راست و بلند. ( ناظم الاطباء ). مستشرف. [ م ُ ت َ رَ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از استشراف. رجوع به استشراف شود. || مرتفع. گرانبها. قیمتی : کاله معیوب و قلب کیسه بر کاله پر سود و مستشرف چو در.